القمر

تفسير سورة القمر

الترجمة الفارسية - حسين تاجي

فارسی

الترجمة الفارسية - حسين تاجي

ترجمة معاني القرآن الكريم باللغة الفارسية ترجمها د. حسين تاجي كله داري.

﴿بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ اقْتَرَبَتِ السَّاعَةُ وَانْشَقَّ الْقَمَرُ﴾

قیامت نزدیک شد و ماه بشکافت [ دونیم شدن ماه، معجزه‌ای از معجزات رسول الله صلی الله علیه وسلم می‌باشد، که در احادیث متواتر با اسناد‌‌‌‌های صحیح روایت شده است (تفسیر ابن کثیر).].

﴿وَإِنْ يَرَوْا آيَةً يُعْرِضُوا وَيَقُولُوا سِحْرٌ مُسْتَمِرٌّ﴾

و اگر (کافران) معجزه‌ای ببینند، روی بگردانند و گویند: «(این) جادویی قوی است».

﴿وَكَذَّبُوا وَاتَّبَعُوا أَهْوَاءَهُمْ ۚ وَكُلُّ أَمْرٍ مُسْتَقِرٌّ﴾

و آن‌ها (آیات و نشانه‌های الهی را) تکذیب کردند و از هوی نفس خود پیروی کردند، و هرکاری قرار‌گاهی دارد.

﴿وَلَقَدْ جَاءَهُمْ مِنَ الْأَنْبَاءِ مَا فِيهِ مُزْدَجَرٌ﴾

و به راستی برای آنان به‌اندازۀ کافی خبر‌‌‌های (‌‌‌پندآمیزی) آمده است که (از گناهان و بدی‌ها) باز می‌دارد.

﴿حِكْمَةٌ بَالِغَةٌ ۖ فَمَا تُغْنِ النُّذُرُ﴾

(این آیات) حکمت (و دانش) تمام (و رسا) است. پس (برای افراد جاهل و لجوج) هشدار‌ها سودی نمی‌بخشد.

﴿فَتَوَلَّ عَنْهُمْ ۘ يَوْمَ يَدْعُ الدَّاعِ إِلَىٰ شَيْءٍ نُكُرٍ﴾

بنابراین (ای پیامبر!) از آن‌ها روی بگردان، (تا آن) روزی‌که دعوت کنند‌‌‌ه‌ای (مردم را) به امر وحشت‌ناکی دعوت کند.

﴿خُشَّعًا أَبْصَارُهُمْ يَخْرُجُونَ مِنَ الْأَجْدَاثِ كَأَنَّهُمْ جَرَادٌ مُنْتَشِرٌ﴾

در حالی‌که چشمان‌شان فروهشته باشد از قبرها بیرون آیند گویی که آن‌ها ملخ‌هایی پراکنده هستند.

﴿مُهْطِعِينَ إِلَى الدَّاعِ ۖ يَقُولُ الْكَافِرُونَ هَٰذَا يَوْمٌ عَسِرٌ﴾

و به سوی دعوت کننده می‌شتابند. کافران می‌گویند: «این روز سختی است».

﴿۞ كَذَّبَتْ قَبْلَهُمْ قَوْمُ نُوحٍ فَكَذَّبُوا عَبْدَنَا وَقَالُوا مَجْنُونٌ وَازْدُجِرَ﴾

پیش از آن‌ها قوم نوح تکذیب کرده بودند، پس بندۀ ما (نوح) را تکذیب کردند و گفتند: «(او) دیوانه است» و (با او) درشتی کردند (و آزردند).

﴿فَدَعَا رَبَّهُ أَنِّي مَغْلُوبٌ فَانْتَصِرْ﴾

پس او پروردگارش را خواند (و عرض کرد): «من مغلوب شده‌ام، پس یاریم فرما (و از آن‌ها انتقام بگیر)».

﴿فَفَتَحْنَا أَبْوَابَ السَّمَاءِ بِمَاءٍ مُنْهَمِرٍ﴾

آنگاه درهای آسمان را با آبی (فراوان و) فروریزنده گشودیم.

﴿وَفَجَّرْنَا الْأَرْضَ عُيُونًا فَالْتَقَى الْمَاءُ عَلَىٰ أَمْرٍ قَدْ قُدِرَ﴾

و از زمین چشمه‌های جوشاندیم (و جاری نمودیم). پس این (دو) آب (آسمان و زمین) برای امری که مقدر شده بود باهم در‌آمیختند.

﴿وَحَمَلْنَاهُ عَلَىٰ ذَاتِ أَلْوَاحٍ وَدُسُرٍ﴾

و او (= نوح) را بر (مرکبی) ساخته شده از تخته و میخ سوار کردیم.

﴿تَجْرِي بِأَعْيُنِنَا جَزَاءً لِمَنْ كَانَ كُفِرَ﴾

زیر نظر (و حفاظت) ما روان بود، کیفری بود برای کسانی‌که کافر شده بودند.

﴿وَلَقَدْ تَرَكْنَاهَا آيَةً فَهَلْ مِنْ مُدَّكِرٍ﴾

و به راستی ما این (ماجرا) را (به عنوان) نشانه‌ای بر جای گذاشتیم، پس آیا کسی هست که پند گیرد؟!

﴿فَكَيْفَ كَانَ عَذَابِي وَنُذُرِ﴾

پس (بنگرید) عذاب و هشدار‌های من چگونه بود؟!

﴿وَلَقَدْ يَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّكْرِ فَهَلْ مِنْ مُدَّكِرٍ﴾

و یقیناً ما قرآن را برای تذکر آسان نمودیم، پس آیا کسی هست که متذکر شود؟!

﴿كَذَّبَتْ عَادٌ فَكَيْفَ كَانَ عَذَابِي وَنُذُرِ﴾

(قوم) عاد (نیز) تکذیب کردند، پس (بنگرید) عذاب و هشدار‌های من چگونه بود؟!

﴿إِنَّا أَرْسَلْنَا عَلَيْهِمْ رِيحًا صَرْصَرًا فِي يَوْمِ نَحْسٍ مُسْتَمِرٍّ﴾

ما تند باد سرد (وحشت‌ناکی) در روزی شوم طولانی بر آن‌ها فرستادیم.

﴿تَنْزِعُ النَّاسَ كَأَنَّهُمْ أَعْجَازُ نَخْلٍ مُنْقَعِرٍ﴾

که مردم را (از جا) بر می‌کند، گویی که آن‌ها تنه‌های نخل ریشه کن شده‌اند.

﴿فَكَيْفَ كَانَ عَذَابِي وَنُذُرِ﴾

پس (بنگرید) عذاب و هشدار‌های من چگونه بود؟!

﴿وَلَقَدْ يَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّكْرِ فَهَلْ مِنْ مُدَّكِرٍ﴾

و یقیناً ما قرآن را برای تذکر آسان نمودیم، پس آیا کسی هست که متذکر شود؟!

﴿كَذَّبَتْ ثَمُودُ بِالنُّذُرِ﴾

(قوم) ثمود (نیز) هشدار دهندگان را تکذیب کردند.

﴿فَقَالُوا أَبَشَرًا مِنَّا وَاحِدًا نَتَّبِعُهُ إِنَّا إِذًا لَفِي ضَلَالٍ وَسُعُرٍ﴾

و گفتند: «آیا از یک بشری از (جنس) خودمان پیروی کنیم؟! (اگر چنین کنیم) آنگاه ما در گمراهی و دیوانگی خواهیم بود،

﴿أَأُلْقِيَ الذِّكْرُ عَلَيْهِ مِنْ بَيْنِنَا بَلْ هُوَ كَذَّابٌ أَشِرٌ﴾

آیا از میان ما تنها بر او وحی نازل شده است؟ (خیر) بلکه او دروغگوی خود پسند است».

﴿سَيَعْلَمُونَ غَدًا مَنِ الْكَذَّابُ الْأَشِرُ﴾

فردا خواهند دانست چه کسی دروغگوی خود پسند است.

﴿إِنَّا مُرْسِلُو النَّاقَةِ فِتْنَةً لَهُمْ فَارْتَقِبْهُمْ وَاصْطَبِرْ﴾

بی‌گمان ما ماده شتر را برای آزمایش آن‌ها می‌فرستیم، پس (ای صالح) منتظر (پایان کار) شان باش و صبر پیشه کن.
[بیرون آوردن ماده شتر از دل کوه معجزه‌ای بود که قوم صالح از پیامبر خود درخواست کرده بودند، و این معجزه تحقق یافت ولی باز هم انکار کردند و ماده شتر را پی کردند.]

﴿وَنَبِّئْهُمْ أَنَّ الْمَاءَ قِسْمَةٌ بَيْنَهُمْ ۖ كُلُّ شِرْبٍ مُحْتَضَرٌ﴾

و به آن‌ها خبر ده که همانا آب (قریه) در میان آن‌ها (و ناقه) تقسیم شده است، هرکه در نوبت خود باید حاضر شود.

﴿فَنَادَوْا صَاحِبَهُمْ فَتَعَاطَىٰ فَعَقَرَ﴾

پس آن‌ها یار خود را صدا زدند، آنگاه (آمد و) دست بکار شد و (شتر را) پی کرد.

﴿فَكَيْفَ كَانَ عَذَابِي وَنُذُرِ﴾

پس (بنگرید) عذاب و هشدار‌های من چگونه بود؟!

﴿إِنَّا أَرْسَلْنَا عَلَيْهِمْ صَيْحَةً وَاحِدَةً فَكَانُوا كَهَشِيمِ الْمُحْتَظِرِ﴾

بی‌گمان ما یک صیحه (= بانگ مرگباری) بر آن‌ها فرستادیم، پس (همگی) به صورت گیاه خشک خردشده‌ای در آمدند.

﴿وَلَقَدْ يَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّكْرِ فَهَلْ مِنْ مُدَّكِرٍ﴾

و یقیناً ما قرآن را برای تذکر آسان نمودیم، پس آیا کسی هست که متذکر شود؟!

﴿كَذَّبَتْ قَوْمُ لُوطٍ بِالنُّذُرِ﴾

قوم لوط هشداردهندگان را تکذیب کردند.

﴿إِنَّا أَرْسَلْنَا عَلَيْهِمْ حَاصِبًا إِلَّا آلَ لُوطٍ ۖ نَجَّيْنَاهُمْ بِسَحَرٍ﴾

بی‌گمان ما شن باد تندی بر آن‌ها فرستادیم (و همگی را هلاک کردیم) جز خاندان لوط که سحرگاهان نجات‌شان دادیم.

﴿نِعْمَةً مِنْ عِنْدِنَا ۚ كَذَٰلِكَ نَجْزِي مَنْ شَكَرَ﴾

(این) نعمتی بود از سوی ما، این گونه کسی را که شکر کند پاداش می‌دهیم.

﴿وَلَقَدْ أَنْذَرَهُمْ بَطْشَتَنَا فَتَمَارَوْا بِالنُّذُرِ﴾

و به راستی (لوط) آن‌ها را از عقوبت (سخت) ما بیم داد، پس آن‌ها با هشدار‌ها مجادله (و ستیز) کردند.

﴿وَلَقَدْ رَاوَدُوهُ عَنْ ضَيْفِهِ فَطَمَسْنَا أَعْيُنَهُمْ فَذُوقُوا عَذَابِي وَنُذُرِ﴾

و به راستی آن‌ها از او (= لوط) خواستند که مهمانش را (برای کار زشت) در اختیار‌شان بگذارد، پس ما دیدگان‌شان را کور کردیم، (و گفتیم:) «پس (طعم) عذاب مرا و (طعم) هشدار‌های مرا بچشید».

﴿وَلَقَدْ صَبَّحَهُمْ بُكْرَةً عَذَابٌ مُسْتَقِرٌّ﴾

و یقیناً صبحگاهان عذابی پایدار آن‌ها را فروگرفت (و هلاک کرد).

﴿فَذُوقُوا عَذَابِي وَنُذُرِ﴾

(و گفتیم:) «پس (طعم) عذاب مرا (و طعم) هشدار‌های مرا بچشید».

﴿وَلَقَدْ يَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّكْرِ فَهَلْ مِنْ مُدَّكِرٍ﴾

و یقیناً ما قرآن را برای تذکر آسان نمودیم، پس آیا کسی هست که متذکر شود؟!

﴿وَلَقَدْ جَاءَ آلَ فِرْعَوْنَ النُّذُرُ﴾

و به راستی هشدار دهندگان به سراغ خاندان فرعون آمدند.

﴿كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا كُلِّهَا فَأَخَذْنَاهُمْ أَخْذَ عَزِيزٍ مُقْتَدِرٍ﴾

(آن‌ها) همۀ آیات (و معجزات) ما را تکذیب کردند، پس ما آن‌ها را گرفتیم، گرفتن پیروزمندی توانا!

﴿أَكُفَّارُكُمْ خَيْرٌ مِنْ أُولَٰئِكُمْ أَمْ لَكُمْ بَرَاءَةٌ فِي الزُّبُرِ﴾

(ای قریش) آیا کفار شما از آن‌ها بهترند یا برای شما امان نامه‌ای در کتابهای (آسمانی پیشین) است.

﴿أَمْ يَقُولُونَ نَحْنُ جَمِيعٌ مُنْتَصِرٌ﴾

یا می‌گویند: «ما جماعتی (نیرومند و) پیروزیم».

﴿سَيُهْزَمُ الْجَمْعُ وَيُوَلُّونَ الدُّبُرَ﴾

به زودی آن جمع (کفار قریش) شکست می‌خورد و پشت می‌کنند، (و پا به فرار می‌گذارند) [ مصداق این آیه در جنگ بدر تحقق یافت، رسول الله صلی الله علیه وسلم روز جنگ بدر پس از مناجات و راز و نیاز با پروردگارش در حالی‌که لباس جنگی پوشیده بود از چادر بیرون آمدند و این آیه را می‌خواندند. (صحیح بخاری 4877)].

﴿بَلِ السَّاعَةُ مَوْعِدُهُمْ وَالسَّاعَةُ أَدْهَىٰ وَأَمَرُّ﴾

بلکه قیامت وعده‌گاه آن‌هاست، و قیامت سخت‌تر و تلخ‌تر است.

﴿إِنَّ الْمُجْرِمِينَ فِي ضَلَالٍ وَسُعُرٍ﴾

بی‌گمان گناهکاران در گمراهی و دیوانگی هستند.

﴿يَوْمَ يُسْحَبُونَ فِي النَّارِ عَلَىٰ وُجُوهِهِمْ ذُوقُوا مَسَّ سَقَرَ﴾

روزی‌که بر چهره‌هایشان در آتش (جهنم) کشیده می‌شوند (و به آن‌ها گفته می‌شود:) «(طعم) آتش دوزخ را بچشید».

﴿إِنَّا كُلَّ شَيْءٍ خَلَقْنَاهُ بِقَدَرٍ﴾

بی‌گمان ما همه چیز را به‌اندازه آفریدیم.

﴿وَمَا أَمْرُنَا إِلَّا وَاحِدَةٌ كَلَمْحٍ بِالْبَصَرِ﴾

و فرمان ما جز یک بار نیست، همچون یک چشم برهم زدنی است.

﴿وَلَقَدْ أَهْلَكْنَا أَشْيَاعَكُمْ فَهَلْ مِنْ مُدَّكِرٍ﴾

و به راستی ما (کسانی‌که) همانند شما (بودند)، هلاک کردیم پس آیا کسی هست که متذکر شود (و پندگیرد)؟!

﴿وَكُلُّ شَيْءٍ فَعَلُوهُ فِي الزُّبُرِ﴾

و هر چیزی را که انجام داده‌اند در نامه‌های (اعمال‌شان ثبت) است.

﴿وَكُلُّ صَغِيرٍ وَكَبِيرٍ مُسْتَطَرٌ﴾

و هر (کار) کوچک و بزرگ نوشته شده است.

﴿إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِي جَنَّاتٍ وَنَهَرٍ﴾

بی‌گمان پر هیزگاران در باغ‌ها و (کنار) نهرهای (بهشتی) هستند.

﴿فِي مَقْعَدِ صِدْقٍ عِنْدَ مَلِيكٍ مُقْتَدِرٍ﴾

در (جایگاه و) مجلس صدق (و راستی) نزد فرمانروایی مقتدر.

الترجمات والتفاسير لهذه السورة: