العظيم
كلمة (عظيم) في اللغة صيغة مبالغة على وزن (فعيل) وتعني اتصاف الشيء...
از عبد الله بن سَرجس روایت است که می گويد: رسول الله صلی الله علیه وسلم را ديدم و با ايشان نان و گوشت يا تريد (نان خُرد شده داخل آبگوشت) خوردم. عاصم (شاگرد عبدالله) می گويد: به عبدلله بن سرجس گفتم: آيا رسول الله صلی الله علیه وسلم برايت طلب مغفرت کرد؟ وی گفت: بله، برای تو نيز طلب مغفرت نمود. آنگاه اين آيه را تلاوت کرد: «وَاسْتَغْفِرْ لِذَنْبِكَ وَلِلْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ» [محمد: 19] «برای گناهان خودت و مردان و زنان مؤمن طلب مغفرت کن». عبدلله بن سرجس می گويد: سپس پشت سر رسول الله صلی الله علیه وسلم رفتم و به مُهر نبوت که ميان شانه هايش و نزديک بالای شانه ی چپش مانند يک مُشت، جمع و بالای آن خال هايی مانند زگيل بود، نگاه کردم.
عبدالله بن سرجس رضی الله عنه می گوید: رسول الله صلی الله علیه وسلم را دیده و همراه ایشان نان و گوشت خورده است؛ سپس شاگرد وی از او می پرسد: آیا رسول الله صلی الله علیه وسلم برای او طلب مغفرت کرده است؟ و او می گوید: بله؛ و همچنین برای تو و تمام مومنان طلب مغفرت و آمرزش نمود. چون الله متعال او را به این مهم امر کرده و فرموده است: «وَاسْتَغْفِرْ لِذَنْبِكَ وَلِلْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ» [محمد: 19] «برای گناهان خودت و مردان و زنان مؤمن طلب مغفرت کن». سپس عبدالله بن سرجس به او خبر می دهد که وی پشت سر رسول الله صلی الله علیه وسلم حرکت نموده و به مهر نبوت ایشان نگاه کرده که در بین شانه هایش در بالاترین قسمت شانه ی چپش، به صورت دستی که جمع شده (یک مشت) بوده و با علامت هایی آشکار همراه بوده که رنگ شان با رنگ سایر بدن مبارک یکسان نبوده است. و این مخالف روایتی نیست که مهر نبوت را موهای جمع شده و متراکم و همچون تحم مرغ کبوتر توصیف می کنند. همه ی اینها می توانند با هم باشند.