البحث

عبارات مقترحة:

السيد

كلمة (السيد) في اللغة صيغة مبالغة من السيادة أو السُّؤْدَد،...

الجبار

الجَبْرُ في اللغة عكسُ الكسرِ، وهو التسويةُ، والإجبار القهر،...

الأول

(الأوَّل) كلمةٌ تدل على الترتيب، وهو اسمٌ من أسماء الله الحسنى،...

از ابوسعید خدری رضی الله عنه روایت است که مردی از یمن به سوی رسول الله صلی الله علیه وسلم مهاجرت کرد؛ رسول الله صلی الله علیه وسلم به وی فرمود: «هَلْ لَكَ أَحَدٌ بِالْيَمَنِ؟»: «آیا کسی را در یمن داری؟». وی گفت: پدر و مادرم در یمن هستند. رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمود: «أَذِنَا لَكَ؟»: «به تو اجازه دادند؟». وی گفت: نه. رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمود: «ارْجِعْ إِلَيْهِمَا فَاسْتَأْذِنْهُمَا، فَإِنْ أَذِنَا لَكَ فَجَاهِدْ، وَإِلَّا فَبِرَّهُمَا»: «نزد آنان بازگرد و از آنها اجازه بگیر؛ اگر به تو اجازه دادند جهاد کن، در غیر این صورت به آنان نیکی کن».

شرح الحديث :

چنانکه در حدیث مذکور آمده است، مردی از یمن نزد رسول الله صلی الله علیه وسلم می آید و از ایشان برای جهاد اجازه می گیرد؛ اما رسول الله صلی الله علیه وسلم از وی در مورد پدر و مادرش سوال می کند که آیا آنها به وی اجازه ی شرکت در جهاد داده اند یا نه؛ از وضعیت وی مشخص می شود که پدر و مادرش به وی اجازه نداده اند؛ لذا رسول الله صلی الله علیه وسلم به او امر می کند نزد پدر و مادرش بازگردد و به آنان نیکی کند. حدیث مذکور بر اعتبار اجازه ی پدر و مادر برای شرکت در جهاد دلالت می کند.


ترجمة هذا الحديث متوفرة باللغات التالية