البحث

عبارات مقترحة:

الحكم

كلمة (الحَكَم) في اللغة صفة مشبهة على وزن (فَعَل) كـ (بَطَل) وهي من...

الرءوف

كلمةُ (الرَّؤُوف) في اللغة صيغةُ مبالغة من (الرأفةِ)، وهي أرَقُّ...

از زَهْدَم بن مُضَرِّب جَرْمی روايت است که می گوید: ما نزد ابوموسی اشعری بوديم که درخواست پهن شدن سفره نمود و سفره پهن شد و بر روی آن گوشت مرغ گذاشته بودند؛ در این میان يکی از مردان "بنی تَيْمِ الله" که با داشتن پوستی سرخ رنگ شبيه غیر عرب ها بود وارد شد؛ ابوموسی به او گفت: بيا جلو بخور؛ اما آن شخص در خوردن گوشت مرغ متردد شد؛ پس ابوموسی رضى الله عنه به او گفت: بيا جلو، زيرا من ديدم که رسول الله صلى الله عليه و سلم از آن می خورد.

شرح الحديث :

زَهْدَم بن مُضَرِّب جَرْمی روایت می کند که وی به همراه عده ای نزد ابوموسی اشعری رضی الله عنه بودند که ایشان درخواست پهن شدن سفره می کند و سفره پهن می شود و گوشت مرغ بر آن گذاشته می شود. در این میان مردی از بَنِی تَيم الله وارد می شود که پوستی سرخ رنگ دارد و از این جهت شبیه غیر عرب ها می باشد و ابوموسی او را برای خوردن از گوشت مرغ دعوت می کند؛ اما او در خوردن گوشت مرغ تردید می کند و از خوردن آن ابا می ورزد؛ بنابراین ابوموسی رضی الله عنه برای او توضیح می دهد و می گوید: من رسول الله صلی الله علیه وسلم را دیدم که از آن می خورد.


ترجمة هذا الحديث متوفرة باللغات التالية