المؤمن
كلمة (المؤمن) في اللغة اسم فاعل من الفعل (آمَنَ) الذي بمعنى...
از زبیر بن عوام رضی الله عنه روایت است که رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند: «لأَنْ يَأْخُذَ أَحَدُكُم أَحبُلَهُ ثُمَّ يَأْتِيَ الجَبَل، فَيَأْتِيَ بحُزْمَةٍ مِن حَطَبٍ عَلى ظَهِرِهِ فَيَبيعَهَا، فَيَكُفَّ اللَّه بها وَجْهَه، خَيْرٌ لَهُ مِنْ أَن يَسأَلَ النَّاس، أَعطَوْهُ أَوْ مَنَعُوهُ»: «اگر يکی از شما طنابش را بردارد و به کوه برود و پشته ای هيزم بر پشت خود بياورد و بفروشد و بدين سان الله آبروی او را حفاظت کند، اين برايش بهتر است از اينکه دست نياز پيش مردم دراز کند و از آنها کمک بخواهد، حال آنکه معلوم نيست چيزی به او بدهند يا نه».
اینکه کسی از دست رنج خود بخورد برای او بهتر است از اینکه چشم به اموال مردم داشته باشد و اموال آنها را درخواست کند؛ آنهم در شرایطی که معلوم نیست چیزی به او بدهند یا نه؛ بنابراین کسی که طنابش را بردارد و به چراگاه ها و مزارع و جنگل ها برود و هیزم جمع کند و بر پشت خود حمل کند و آنها را بفروشد و به این ترتیب کرامت و عزت خود را حفظ کند و خود را از ذلت و خواری گدایی و درخواست از دیگران محفوظ دارد، برای او بهتر است از اینکه مال مردم را درخواست کند که معلوم نیست به او می دهند یا نه؛ چون درخواست از مردم و گدایی کردن، ذلت و خواری است و مومن عزیز است و ذلت نمی پذیرد.