البحث

عبارات مقترحة:

المهيمن

كلمة (المهيمن) في اللغة اسم فاعل، واختلف في الفعل الذي اشتقَّ...

المؤمن

كلمة (المؤمن) في اللغة اسم فاعل من الفعل (آمَنَ) الذي بمعنى...

الخلاق

كلمةُ (خَلَّاقٍ) في اللغة هي صيغةُ مبالغة من (الخَلْقِ)، وهو...

از عبدالله بن عمرو رضی الله عنهما روایت است که می گويد: با رسول الله در سفر بوديم و جايی اتراق کرديم. برخی از ما چادرِ خود را نصب می کردند؛ برخی هم مسابقه ی تيراندازی می دادند و عده ای مشغول چراندن شتران خود بودند که منادی رسول الله اعلام کرد: نماز برپاست؛ - يعنی وقتِ نماز است.- همه نزدِ رسول الله جمع شديم. فرمود: «إِنَّه لَمْ يَكُن نبي قبْلِي إِلاَّ كَان حَقًّا عليه أَنْ يَدُلَّ أُمَّتَه عَلَى خَيرِ مَا يَعْلَمُهُ لَهُم، ويُنذِرَهُم شّرَّ ما يعلمه لهم، وإِنَّ أُمَّتُكُم هذه جَعَل عَافِيَتَهَا في أوَّلِها، وَسَيُصِيبُ آخِرَهَا بَلاَءٌ وأُمُورٌ تُنكِرُونَهَا، وتَجِيءُ فِتنَةٌ يُرَقِّقُ بَعْضُهَا بَعضًا، وتَجِيءُ الفتنة فيقول المؤمن: هذه مُهلِكَتِي، ثُمَّ تَنْكَشِف، وتجيء الفتنة فيقول المؤمن: هَذِه هذِه. فمَنْ أَحَبَّ أنْ يُزَحْزَحَ عن النار، ويدخل الجنة، فَلْتَأْتِه مَنِيَتُهُ وهو يؤمن بالله واليوم الآخر، وَلْيَأتِ إِلى النَّاسِ الَّذِي يُحِبُّ أَنْ يُؤْتَى إليه، ومَنْ بَايَع إِمَامًا فَأَعْطَاه صَفْقَةَ يَدِهِ، وَثَمْرَةَ قلْبِهِ، فَلْيُطِعُه إِن اسْتَطَاع، فَإِن جَاء آخَرُ يُنَازِعُه فَاضْرِبُوا عُنُقَ الآخَرِ»: «هر پيامبری پيش از من وظيفه داشت امتش را به بهترين چيزی که خير و صلاح شان را در آن می دانست، راهنمايی کند و آنها را از آنچه برای آنان بد می دانست، برحذر دارد. عافيت و سلامتِ اين امت از فتنه ها، در ابتدای آن نهاده شده است و در آينده به فتنه ها و اموری دچار می شود كه آنها را نمی پسنديد و فتنه هايی پديدار می گردد که هريک از آنها به قدری سنگين و شديد است که فتنه های پيش از خود را سبک و خفيف می گرداند؛ چنانکه فتنه ای پيش می آيد و مؤمن می گويد: اين مايه ی هلاکت من است. اما فتنه برطرف می شود و فتنه ای ديگر می آيد و مؤمن می گويد: اين همان فتنه ی هلاکت بار است - و فتنه ی پيشين بر او آسان می گردد.- پس هرکس دوست دارد از آتش دوزخ دور و واردِ بهشت شود، بايد در زمانی که مرگش فرا می رسد، به الله و آخرت ايمان داشته باشد و بايد با مردم به گونه ای رفتار کند که دوست دارد با خودش رفتار گردد. و هرکس با حاکمی بيعت کرد و با دست و دلِ خويش با او پيمان بست، بايد هرچه می تواند از او اطاعت کند و اگر کسی بر سرِ قدرت با حاکم نزاع کرد، گردنش را بزنيد».

شرح الحديث :

حدیث مذکور بیان می کند که بر دعوتگران همچون پیامبران واجب است که خیر و خوبی را بیان نموده و به آن تشویق کنند و مردم را به سوی آن راهنما باشند؛ و باید شر و بدی را معرفی نموده و در مورد آن هشدار داده و دیگران را بر حذر دارند؛ و در ادامه اشاره می کند که ابتدای این امت در خیر و خوبی بوده و از ابتلا و آزمایش در امان بوده است اما پایان این امت با شر و بلا و مصیبت مواجه می شود چنانکه فتنه های بعدی فتنه های قبلی را ناچیز جلوه می دهند؛ و نجات از آنها با توحید و چنگ زدن به سنت نبوی و خوش رفتاری با مردم و پایبندی به بیعت حاکم و عدم خروج بر او و جنگیدن با کسانی است که خواهان پراکندگی و تفرقه انداختن میان مسلمانان هستند.


ترجمة هذا الحديث متوفرة باللغات التالية