المهيمن
كلمة (المهيمن) في اللغة اسم فاعل، واختلف في الفعل الذي اشتقَّ...
جز این نیست که مثال زندگى دنیا همچون آبى است كه از آسمان فروریختیم؛ پس گیاهان [گوناگونِ] زمین ـ از آنچه مردم و دامها مىخورند ـ با آن درآمیخت [و رویید] تا آنگاه كه زمین پیرایۀ خود را [با گلها و گیاهان] برگرفت و آراسته شد و ساکنانش پنداشتند كه آنان بر آن توانایی دارند [که از محصولاتش بهرهمند گردند؛ ولی ناگهان] شبى یا روزى، فرمان [ویرانىِ] ما آمد و آن [کِشت و میوه] را چنان درو كردیم كه گویى دیروز هیچ نبوده است. ما نشانهها[ى خود] را براى مردمى كه میاندیشند، اینچنین به روشنى بیان مىكنیم.