الكبير
كلمة (كبير) في اللغة صفة مشبهة باسم الفاعل، وهي من الكِبَر الذي...
از جذامه دختر وهب خواهر عکاشه روایت است که می گويد: با گروهی نزد رسول الله صلی الله علیه وسلم حاضر شدم که ایشان می فرمود: «لَقَدْ هَمَمْتُ أَنْ أَنْهَى عَنْ الْغِيلَةِ، فَنَظَرْتُ فِي الرُّومِ وَفَارِسَ، فَإِذَا هُمْ يُغِيلُونَ أَوْلاَدَهُمْ، فَلاَ يَضُرُّ أَوْلاَدَهُمْ ذَلِكَ شَيْئًا»: «تصمیم گرفتم از همبستری با زنان شيرده نهی کنم؛ اما متوجه شدم اهل روم و فارس بچه های شان را در دوران بارداری شير می دهند و اين کار به فرزندان شان هيچ ضرری نمی رساند». سپس از رسول الله صلی الله علیه وسلم درباره ی جلوگيری طبيعی پرسيدند. فرمود: «ذَلِكَ الْوَأْدُ الْخَفِيُّ»: «اين کار زنده به گور کردن پنهان است». عبیدالله در حدیثش از مقرئ می افزاید: و این مصداق «وَإِذَا الْمَوْءُودَةُ سُئِلَتْ»: «و آنگاه که از دختر زنده به گور شده پرسیده شود» می باشد.
در این حدیث آمده که رسول الله صلی الله علیه وسلم تصمیم داشت شوهر را از نزدیکی و آمیزش با همسرش در دوران شیردهی او به فرزندش نهی کند؛ چون نزد عرب مشهور بود که این کار برای طفل شیرخوار مضر است؛ اما زمانی که مطمئن شد این کار در میان اهل فارس و روم رواج دارد و زیانی برای طفل شیرخوار ندارد، از این تصمیم منصرف شد. سپس در مورد مردی از ایشان سوال شد که منی خود را در آلت تناسلی همسرش نمی ریزد که این عمل را به عمل اهل جاهلیت در زنده به گور کردن دختران شان تشبیه نمود. با این تفاوت که عمل آنها آشکار بوده و این عمل پنهان صورت می گیرد.