الآخر
(الآخِر) كلمة تدل على الترتيب، وهو اسمٌ من أسماء الله الحسنى،...
از ابورِمْثَةَ رضی الله عنه روایت است که می گوید: همراه پدرم نزد رسول الله صلی الله علیه وسلم رفتیم که ایشان به پدرم فرمود: «ابْنُكَ هَذَا؟»: «این پسرت هست؟». پدرم گفت: به پروردگار کعبه سوگند، بله؛ رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمود: «حَقًّا؟»: «واقعا چنین است؟». پدرم گفت: گواهی می دهم که او پسرم هست. پس رسول الله صلی الله علیه وسلم از شباهت من به پدرم و سوگند خوردن پدرم در مورد من تبسم کرد و سپس فرمود: «أَمَا إِنَّهُ لَا يَجْنِي عَلَيْكَ، وَلَا تَجْنِي عَلَيْهِ»: «پسرت در برابر جنایت تو مواخذه نمی شود و تو در برابر جنایت پسرت مواخذه نمی شوی». و این آیه را قرائت نمود: «وَلاَ تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَى» [انعام: 164] «و هیچ گناهکاری بارِ [گناه] دیگری را به دوش نمی کشد».
ابورِمْثَةَ رضی الله عنه خبر می دهد که به همراه پدرش نزد رسول الله صلی الله علیه وسلم می رود و ایشان از پدرش سوال می کند که آیا ابورمثه پسر اوست؟ و پدر با سوگند خوردن این مساله را تاکید می کند؛ و رسول الله صلی الله علیه وسلم از این رفتار وی تبسم نموده و به وی خبر می دهد که هیچکس در برابر جنایت دیگری مواخذه نمی شود و ارتباط نسبی هیچ تاثیری در این زمینه ندارد، حتی رابطه پدر فرزندی و پسر پدری نیز تاثیری ندارد؛ بلکه فقط و فقط این جنایتکار است که مواخذه می شود و هیچکس به جای او مواخذه نمی شود و مسئول جنایت او نیست؛ چنانکه الله متعال می فرماید: «وَلاَ تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَى» [انعام: 164] «و هیچ گناهکاری بارِ [گناه] دیگری را به دوش نمی کشد». در جاهلیت رسم بر این بود که چون کسی مرتکب جنایتی می شد، فرد نزدیک به او را مواخذه می کردند؛ اما اسلام این رسم جاهلی را ابطال کرد. اما اگر این مساله عنوان شود که شارع به تحمل دیه از سوی عاقله در جنایت خطا و قسامه دستور داده است؛ پاسخ این است که این مساله از باب تحمل جنایت نیست بلکه از باب همکاری و همیاری میان مسلمانان است و از طرفی نزدیکان جانی از وی ارث می برند، بنابراین اگر به خطا مرتکب اشتباهی شود و پرداخت دیه ای به او تعلق بگیرد، به جای او دیه را متحمل می شوند.