البحث

عبارات مقترحة:

الأعلى

كلمة (الأعلى) اسمُ تفضيل من العُلُوِّ، وهو الارتفاع، وهو اسمٌ من...

القدوس

كلمة (قُدُّوس) في اللغة صيغة مبالغة من القداسة، ومعناها في...

القيوم

كلمةُ (القَيُّوم) في اللغة صيغةُ مبالغة من القِيام، على وزنِ...

از عمر بن خطاب رضی الله عنه روایت است که می گوید: از رسول الله برای ادای عمره اجازه خواستم؛ به من اجازه داد و فرمود: «لاَ تَنْسَنَا يَا أُخَيَّ مِنْ دُعَائِكَ»: «برادرم، ما را از دعای خود فراموش نکن». سخنی گفت که اگر تمام دنيا را به من می دادند چنان خوشحالم نمی کرد. و در روايتی آمده است: فرمود: «أَشْرِكْنَا يَا أُخَيَّ فِي دُعَائِكَ»: «برادرم، ما را در دعای خود شريک کن».

شرح الحديث :

عمر رضی الله عنه قصد به جا آوردن عمره نمود که رسول الله صلی الله علیه وسلم به وی اجازه داد و از عمر رضی الله عنه خواست که وقتی به مکه رفت، او را در دعای خود شریک گرداند؛ و این هدیه ای بود از رسول الله صلی الله علیه وسلم به عمر، تا از آن بهره مند گردد و ملائکه بر دعای او آمین بگویند. عمر رضی الله عنه از این خواسته ی رسول الله صلی الله علیه وسلم بسیار شادمان گشت و آن را شرفی برای خود می دانست.


ترجمة هذا الحديث متوفرة باللغات التالية