البحث

عبارات مقترحة:

الحفي

كلمةُ (الحَفِيِّ) في اللغة هي صفةٌ من الحفاوة، وهي الاهتمامُ...

العزيز

كلمة (عزيز) في اللغة صيغة مبالغة على وزن (فعيل) وهو من العزّة،...

المقيت

كلمة (المُقيت) في اللغة اسم فاعل من الفعل (أقاتَ) ومضارعه...

از ابی رفاعه تمیم بن اسید رضی الله عنه روایت است که: درحالی نزدِ رسول الله رفتم که ايشان در حالِ سخنرانی بود. گفتم: ای رسول خدا، مردی غريب است و از دينش چيزی نمی داند؛ آمده تا درباره ی دينش بپرسد. پس رسول الله رو به من کرد، خطبه اش را رها نمود و نزدِ من آمد. برايش صندلی آوردند، روی آن نشست و از آنچه الله به او آموخته بود، به من آموزش داد؛ سپس به خطبه اش پرداخت و آن را کامل کرد.

شرح الحديث :

این از تواضع رسول الله صلی الله علیه وسلم بود که چون در حال خطبه مرد غریبی نزد ایشان آمد و در مورد دینش سوال داشت، به او روی آورد و خطبه اش را ترک نمود تا به تعلیم او بپردازد؛ صندلی آورده شد و بر آن نشست و به آموزش آن مرد مشغول شد؛ چون آن مرد با شوق و اشتیاق و محبتی که نسبت به علم داشت، آمده بود و طالب فراگیری دینش و عمل به آن بود؛ چنین بود که رسول الله صلی الله علیه وسلم به وی روی آورد و خطبه اش را قطع کرد و به آموزش او پرداخت و بعد از این خطبه اش را کامل نمود.


ترجمة هذا الحديث متوفرة باللغات التالية