الحفي
كلمةُ (الحَفِيِّ) في اللغة هي صفةٌ من الحفاوة، وهي الاهتمامُ...
آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است، برای الله تسبیح میگویند؛ و او پیروزمندِ حکیم است.
اوست که کسانی از اهل کتاب [= بنی نضیر] را که کافر شدند، با نخستین برخورد [و گردآوریِ لشکر] از دیارشان [به سوی شام] بیرون راند.
گمان نمیکردید که آنها خارج شوند، و خودشان [نیز] گمان میکردند که دژهای [محکم]شان آنها را از [عذاب] الله مانع میشود؛ اما [عذاب] الله از جایی که گمان نمیکردند به سراغشان آمد و در دلهایشان ترس و وحشت افکند، [به گونهای که] خانههای خود را با دست خود و با دست مؤمنان ویران میکردند؛ پس ای صاحبان بینش، عبرت گیرید.
و اگر الله ترک وطن [و آوارگی] را بر آنان مقرر نداشته بود، یقیناً آنان را در [همین] دنیا عذاب میکرد و در آخرت، عذاب آتش [جهنم] برایشان است.
این [آوارگی و عذاب،] به خاطر آن است که آنها با الله و پیامبرش مخالفت [و دشمنی] کردند؛ و هر کس با الله مخالفت [و دشمنی] کند، بیگمان، الله سختکیفر است.
هر درخت خرمایی که بریدید و یا آن را ایستاده بر ریشهاش باقی گذاشتید، به فرمان الله بود، تا [الله،] فاسقان را خوار [و رسوا] سازد.
و آنچه الله از [اموال] آنها [= بنی نضیر] به پیامبرش بازگردانده [و بخشیده] است، نه اسبی بر آن [اموال] تاختید و نه شتری؛ ولی الله رسولانش را بر هر کس که بخواهد، چیره میگردانَد؛ و الله بر همه چیز تواناست.
و آنچه الله از [اموالِ] اهل آبادیها [بدون پیکار] به پیامبرش بازگردانده [و بخشیده] است، از آنِ الله و رسول و خویشاوندان او و یتیمان و بینوایان و در راهماندگان است. تا [این اموال،] در میان ثروتمندانِ شما دست به دست نشود؛ و آنچه که رسول الله به شما داد، بگیرید و از آنچه که شما را از آن نهی کرد دست بردارید؛ و از الله پروا کنید که الله سختکیفر است.
[بخشی از این اموال،] برای فقرای مهاجری است که از خانه و اموالشان بیرون رانده شدند، [همان کسانی که] فضل و رضامندی الله را میطلبند و الله و پیامبرش را یاری میکنند. آنها راستگویانند.
و [نیز] کسانی که پیش از آنان در دیارِ اسلام [= مدینه] جای گرفته و ایمان آوردهاند، افرادی را که به سویشان هجرت میکنند دوست دارند، و در دلهای خود، از آنچه [به مهاجران] داده شده احساس حسادت [و نیاز] نمیکنند، و آنان را بر خود مقدّم میدارند، حتی اگر خود نیازمند باشند؛ و کسانی که از بُخل [و حرصِ] نفسِ خویش در امان بمانند [و در راه الله انفاق کنند]، آنان رستگارند.
و [نیز] کسانی که پس از آنها [= پس از مهاجران و انصار] آمدهاند، میگویند: «پروردگارا، ما و برادرانمان را که در ایمان بر ما پیشی گرفتند بیامرز و در دلهایمان نسبت به کسانی که ایمان آوردهاند کینهای قرار مده. پروردگارا، بیگمان، تو دلسوزِ مهربانی».
آیا منافقان را ندیدی که پیوسته به برادران اهل کتابشان که کفر ورزیدهاند میگویند: «اگر شما را [از سرزمینتان] بیرون کنند، ما [نیز] با شما بیرون خواهیم آمد و هرگز [سخن] کسی را در مورد شما اطاعت نخواهیم کرد؛ و اگر با شما جنگ شود، البته یاریتان خواهیم کرد»؟ الله گواهی میدهد که آنها دروغگو هستند.
اگر آنها [= یهود] را [از وطنشان] بیرون کنند، اینان همراه آنان بیرون نمیروند؛ و اگر با آنها جنگ شود، یاریشان نخواهند کرد؛ و اگر [هم] یاریشان کنند، قطعاً پشت [به میدان] کرده و فرار میکنند، و دیگر یاری نمیشوند.
[ای مؤمنان،] شما قطعاً در دلهای آنان بیش از الله مایۀ هراسید؛ زیرا آنان مردمانی هستند که نمیفهمند.
آنها [= یهود] هرگز دستهجمعی با شما نمیجنگند، مگر در روستاها [و دژهای] محکم یا از پشت دیوارها. جنگشان در میان خودشان سخت است. تو آنها را متحد میپنداری؛ در حالی که دلهایشان پراکنده است؛ زیرا آنها قومی هستند که نمیاندیشند.
[داستان این یهودیان،] مانند [داستان] کسانی است که اندکی پیش از آنان بودند [و در واقعۀ بدر،] سزایِ کار [بدِ] خود را چشیدند؛ و عذابِ دردناکی برایشان [در پیش] است.
[داستان منافقان با یهودیان] همچون [داستان] شیطان است، هنگامی که به انسان گفت: «کافر شو»؛ اما هنگامی که کافر شد، [به او] گفت: «من از تو بیزارم؛ [چرا که] من از الله ـ پروردگار جهانیان ـ میترسم».
سرانجامِ [کار] آنها این شد که آنها هر دو در آتش [دوزخ] خواهند بود. جاودانه در آن میمانند و این است کیفرِ ستمکاران.
ای کسانی که ایمان آوردهاید، از الله پروا کنید؛ و هر کس باید بنگرد که برای فردا چه پیش فرستاده است؛ و از الله بترسید. بیگمان، الله به آنچه انجام میدهید آگاه است.
و مانند کسانی نباشید که الله را فراموش کردند، و الله [نیز] آنان را دچار خودفراموشی ساخت. آنها [بدکار و] نافرمانند.
هرگز اهل جهنم و اهل بهشت یکسان نیستند؛ اهل بهشت رستگارانند.
اگر این قرآن را بر کوهی نازل میکردیم، یقیناً آن را از ترس الله خاکسار و از هم پاشیده میدیدی؛ و این مَثلها را برای مردم میزنیم، باشد که بیندیشند.
او الله است که معبودی [راستین] جز او نیست؛ دانای غیب و آشکار است؛ او بخشندۀ مهربان است.
او الله است که معبودی [بهحق] جز او نیست؛ [اوست] فرمانروا، منزّه، بیعیب و نقص، تصدیقکنندۀ پیامبرانش، مراقب [اعمال بندگانش]، قدرتمندِ شکستناپذیر، شکوهمند و شکستدهندۀ مطلق، والامقام و شایستۀ عظمت. الله از چیزهایی که [برای او به عنوان] شریک میآورند، پاک و منزّه است.
او الله است: خالقِ هستی، آفریدگارِ آن از نیستی [و] شکلدهندۀ مخلوقات؛ نامهایی نیک دارد. آنچه در آسمانها و زمین است تسبیحِ او را میگویند، و او قدرتمندِ شکستناپذیر [و] حکیم است.