البحث

عبارات مقترحة:

الحفيظ

الحفظُ في اللغة هو مراعاةُ الشيء، والاعتناءُ به، و(الحفيظ) اسمٌ...

الأكرم

اسمُ (الأكرم) على وزن (أفعل)، مِن الكَرَم، وهو اسمٌ من أسماء الله...

الواسع

كلمة (الواسع) في اللغة اسم فاعل من الفعل (وَسِعَ يَسَع) والمصدر...

از ابن عباس رضی الله عنهما روایت است که می گوید: ابورکانه عبد یزید ام رکانه را طلاق داد و با زنی از مُزَيْنَه ازدواج کرد؛ این زن نزد رسول الله صلی الله علیه وسلم آمد و گفت: مرا (در امور زناشویی) بی نیاز نمی کند؛ و مویی از سرش جدا کرد و گفت: تنها به این اندازه نیاز مرا برآورده می کند. ما را از هم جدا کن؛ این بود که غیرت رسول الله صلی الله علیه وسلم به جوش آمد و رکانه و برادرانش را فراخواند و سپس به همنشینانش فرمود: «أَتَرَوْنَ فُلَانًا يُشْبِهُ مِنْهُ كَذَا وَكَذَا؟ مِنْ عَبْدِ يَزِيدَ، وَفُلَانًا يُشْبِهُ مِنْهُ كَذَا وَكَذَا؟»: «آیا فلانی در این صفات شبیه عبد یزید نیست؟ و فلانی این صفات و ویژگی های ظاهری او را ندارد؟» آنها گفتند: بله چنین است. سپس رسول الله صلی الله علیه وسلم به عبد یزید گفت: «طَلِّقْهَا»: «او را طلاق بده». آنگاه فرمود: «رَاجِعِ امْرَأَتَكَ أُمَّ رُكَانَةَ وَإِخْوَتِهِ»: «نزد همسرت ام رکانه و برادرانش بازگرد». عبد یزید گفت: ای رسول خدا، من ام رکانه را سه بار طلاق داده ام. رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمود: «قَدْ عَلِمْتُ رَاجِعْهَا»: «می دانم، به او رجوع کن». و این آیه را تلاوت نمود: «يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِذَا طَلَّقْتُمُ النِّسَاء فَطَلِّقُوهُنَّ لِعِدَّتِهِنَّ» [طلاق: 1] «ای پیامبر، هرگاه خواستید زنان را طلاق دهید، آنها را در زمان [آغاز] عده طلاق دهید [یعنی طلاق در طُهری که با او نزدیکی نکرده است واقع شود]».

شرح الحديث :

عبد یزید با کنیه ی ابورکانه، ام رکانه را طلاق می دهد و با زنی از مزینه ازدواج می کند؛ زنی که به تازگی از مزینه گرفته، نزد رسول الله صلی الله علیه وسلم آمده و می گوید: ابورکانه مشکل دارد و نمی تواند با زنان همبستری کند؛ مرا از او جدا کن؛ بنابراین رسول الله صلی الله علیه وسلم غیرتی شده و ناراحت می شود و رکانه و برادرانش را فرا می خواند، آنگاه به همنشینانش می گوید: آیا شباهت رکانه و برادرانش به ابورکانه را می بینید؛ اینان فرزندان عبد یزید هستند و تردیدی در مردانگی او نیست؛ و چنان نیست که آن زن از مزینه ادعا می کند. و حاضران می گویند: بله چنین است. آنگاه رسول الله صلی الله علیه وسلم به عبد یزید می گوید: «آن زن را طلاق بده». و عبد یزید هم او را طلاق می دهد. سپس رسول الله صلی الله علیه وسلم به وی می گوید: نزد همسرت ام رکانه بازگرد؛ عبد یزید می گوید: ای رسول خدا، من او را در یک مجلس سه طلاق داده ام؛ رسول الله صلی الله علیه وسلم می فرماید: می دانم که او را سه طلاق داده ای؛ اما سه بار طلاق دادن در یک مجلس، یک طلاق محسوب می شود؛ پس نزد همسرت بازگرد و این آیه را تلاوت نمود: «يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِذَا طَلَّقْتُمُ النِّسَاء فَطَلِّقُوهُنَّ لِعِدَّتِهِنَّ» [طلاق: 1] «ای پیامبر، هرگاه خواستید زنان را طلاق دهید، آنها را در زمان [آغاز] عده طلاق دهید [یعنی طلاق در طُهری که با او نزدیکی نکرده است واقع شود]». و در روایت احمد آمده است: ابورکانه همسرش را در یک جلسه سه بار طلاق داده بود و از این مساله ناراحت و غمگین بود. پس رسول الله صلی الله علیه وسلم به او فرمود: «فإنها واحدة»: «آن یک طلاق محسوب می شود».


ترجمة هذا الحديث متوفرة باللغات التالية