تفسير القرآن
از عبدالله بن عباس رضی الله عنهما روایت است که در مورد این آیه می گوید: «أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ يَزْعُمُونَ أَنَّهُمْ آمَنُواْ بِمَا أُنزِلَ إِلَيْكَ وَمَا أُنزِلَ مِن قَبْلِكَ يُرِيدُونَ أَن يَتَحَاكَمُواْ إِلَى الطَّاغُوتِ»: «[ای پیامبر،] آیا افرادی [از یهود] را ندیده ای که گمان می کنند به آنچه بر تو نازل شده و آنچه پیش از تو نازل شده ایمان آورده اند و[لی] می خواهند برای داوری نزد طاغوت روند؟». این آیه در مورد دو مردی نازل شد که با هم اختلاف کردند و یکی از آنها گفت: اختلاف خود را جهت قضاوت و داوری نزد رسول الله صلی الله علیه وسلم می بریم؛ و دیگری گفت: آن را نزد کعب بن اشرف می بریم؛ سپس برای قضاوت و داوری نزد عمر رضی الله عنه رفتند؛ و یکی از آنها گفت که ماجرا از چه قرار است؛ بنابراین عمر رضی الله عنه خطاب به کسی که به قضاوت و داوری رسول الله صلی الله علیه وسلم راضی نشده بود گفت: آیا چنین است؟ وی گفت: بله؛ پس او را با ضربه ی شمشیری کشت.  
عن عبد الله بن عباس -رضي الله عنهما- قال: قول الله تعالى: (ألم تر إلى الذين يزعمون أنهم آمنوا بما أنزل إليك وما أنزل من قبلك يريدون أن يتحاكموا إلى الطاغوت) "نزلت في رجلين اختصما، فقال أحدهما: نترافع إلى النبي -صلى الله عليه وسلم-، وقال الآخر: إلى كعب بن الأشرف، ثم ترافعا إلى عمر، فذكر له أحدهما القصة، فقال للذي لم يَرضَ برسول الله -صلى الله عليه وسلم-: أكذلك؟ قال: نعم، فضربه بالسيف فقتله".

شرح الحديث :


اثر مذکور بیانگر سبب نزول این آیه می باشد که الله متعال می فرماید: «أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ يَزْعُمُونَ». ماجرا از این قرار است که منافقی به نام بشر با فردی یهودی اختلاف کرد؛ یکی از آنها گفت: قضاوت و داوری در این زمینه را به رسول الله صلی الله علیه وسلم می سپاریم و دیگری گفت: آن را به کعب بن اشرف یهودی واگذار می کنیم. چون این ماجرا به گوش عمر بن خطاب رضی الله عنه رسید و از آن مطمئن شد، کسی از آن دو را که به قضاوت و داوری رسول الله صلی الله علیه وسلم راضی نشده بود، کشت. سبب نزول دیگری که برای این آیه ذکر شده، همان است که از شعبی روایت شده است: بین مردی از منافقین با مردی از یهود خصومتی رخ داد؛ یهودی گفت: برای قضاوت نزد محمد می رویم. چون می دانست که ایشان رشوه نمی گیرد؛ و منافق گفت: برای قضاوت نزد یهود می رویم. چون می دانست که یهودیان در قضاوت رشوه می گیرند. بنابراین هر دو تصمیم گرفتند که نزد کاهنی از جُهَینه رفته و قضاوت را به او بسپارند. پس این آیه نازل شد: «أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ يَزْعُمُونَ أَنَّهُمْ آمَنُوا بِمَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ وَمَا أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِكَ يُرِيدُونَ أَنْ يَتَحَاكَمُوا إِلَى الطَّاغُوتِ». این روایت نیز مرسل می باشد.  

ترجمة نص هذا الحديث متوفرة باللغات التالية