البحث

عبارات مقترحة:

المقتدر

كلمة (المقتدر) في اللغة اسم فاعل من الفعل اقْتَدَر ومضارعه...

الظاهر

هو اسمُ فاعل من (الظهور)، وهو اسمٌ ذاتي من أسماء الربِّ تبارك...

الرءوف

كلمةُ (الرَّؤُوف) في اللغة صيغةُ مبالغة من (الرأفةِ)، وهي أرَقُّ...

از عبدالله بن مسعود رضی الله عنه روایت است که رسول الله فرمودند: «لَيْسَ مِنَّا مَنْ ضَرَبَ الخُدُودَ، وَشَقَّ الجُيُوبَ، وَدَعَا بِدَعْوَى الجَاهِلِيَّةِ»: «هرکس - در هنگام مصيبت - بر گونه هايش بزند و گريبان چاک دهد و مانند دوران جاهليت آه و واويلا سر دهد - و سخن جاهلی بر زبان بياورد - از ما نيست».

شرح الحديث :

عطا کردن و بخشیدن و گرفتن در اختیار الله متعال است و حکمت بزرگ و کاملی در آن نهفته می باشد؛ هرکس نسبت به آن اعتراض داشته باشد گویا به قضا و قدر الهی اعتراض دارد؛ قضا و قدری که عین مصلحت و حکمت بوده و اساس عدل و صلاح می باشد. به همین دلیل رسول الله صلی الله علیه وسلم توضیح می دهد که هرکس نسبت به قضا و قدر الهی خشمگین باشد و در برابر آن بی تابی نموده و داد و فریاد کند، بر راه و روش و سنت محمود و پسندیده ی ایشان نیست؛ بلکه راه انحرافی کسانی را در پیش گرفته است که چون شر و بدی به آنها می رسد، سخت بی تاب و بی قرار و ناشکیبا می شوند؛ چون دل به دنیا بسته اند و با صبر بر مصیبت، امید پاداش و ثواب و رضایت الله متعال را ندارند. و رسول الله صلی الله علیه وسلم از کسانی که ایمان شان ضعیف است و تحمل مصیبت ندارند و مصیبت سبب خشم قلبی و قولی آنها در قالب نوحه خوانی یا خشم فعلی آنها در قالب گریبان چاک دادن و ضربه زدن به سر و صورت می شود، بری و بیزار است؛ و این رفتارها زنده کردن عادت های جاهلی می باشد؛ حال آنکه چون اولیا و دوستان او به مصیبتی گرفتار شوند، تسلیم قضا و قدر الهی بوده و می گویند: «إِنَّا لله و إِنا إليه رَاجعُونَ أولئِكَ عَلَيهِم صَلَوات مِنْ رَبِّهِم وَرَحمَة وَأولئِكَ هُمُ المُهتدُونَ»: «به راستی که ما از آنِ الله هستیم و به سوی او بازمی گردیم. اینها هستند که درودها و رحمتی از پروردگارشان برای شان است و همینان هدایت‏ یافتگانند». مذهب اهل سنت و جماعت این است که مسلمان به مجرد انجام گناه و معصیت از دایره ی اسلام خارج نمی شود هرچند گناه و معصیت وی بزرگ باشد مانند کشتن کسی به ناحق. اما ظاهر برخی از نصوص صحیح بیانگر خروج مسلمان از اسلام با انجام برخی از گناهان کبیره می باشد؛ مانند همین حدیث که می فرماید: «از ما نيست کسی که بر گونه هايش بزند و گريبان چاک دهد». بهترین تفسیر این نصوص همان توضیحی است که شیخ الاسلام ابن تیمیه ارائه می دهد که ایمان دو نوع است: الف) نوعی که از وارد شدن به دوزخ باز می دارد. ب) نوعی که از وارد شدن به دوزخ باز نمی دارد. اما مانع جاودانه ماندن در آن می شود. بنابراین هرکس ایمانش کامل باشد و در مسیری باشد که رسول الله صلی الله علیه وسلم ترسیم کرده است و هدایت و راه و روش ایشان را دنبال کند، ایمانش او را از وارد شدن به دوزخ باز می دارد. و می گوید: اشیاء شروط و موانعی دارند و چیزی کامل نمی شود مگر با اجتماع شروط و انتفای موانع آن؛ مثال آن این است: اگر بر عملی عذابی مترتب باشد، آن عمل سبب حصول عذاب می شود مادامی که مانعی برای حصول آن وجود نداشته باشد؛ و بزگترین موانع، وجود ایمان است؛ ایمانی که مانع از جاودانگی در دوزخ می شود.


ترجمة هذا الحديث متوفرة باللغات التالية