الحسيب
(الحَسِيب) اسمٌ من أسماء الله الحسنى، يدل على أن اللهَ يكفي...
از ابن ابی نعیم روایت است که می گوید: من ابن عمر را می دیدم که مردی از او درباره ی ریختن خون پشه ای (در حالت احرام) پرسيد؛ ابن عمر گفت: تو از کدام مردمی؟ وی گفت: من از اهل عراق هستم؛ ابن عمر گفت: این را ببینید، از من در مورد ریختن خون پشه می پرسد درحالی که فرزند رسول الله ﷺ را كشته اند؛ حال آنكه از رسول الله ﷺ شنیدم که فرمود: «هُمَا رَيْحَانَتَايَ مِنَ الدُّنْيَا»: «حسن و حسين، گلهای خوشبوی من در دنيا هستند».
مردی از اهل عراق از ابن عمر رضی الله عنهما سوال می کند: آیا برای کسی جایز است در حالت احرام حشرات کوچک و مضر مانند پشه را بکشد؟ و ابن عمر رضی الله عنه شگفت زده از توجه امثال این شخص به امور کوچک و ناچیز در کنار جرات شان بر ارتکاب کبائر می گوید: «این را ببینید، از من در مورد ریختن خون پشه می پرسد درحالی که فرزند رسول الله ﷺ را كشته اند». یعنی مرتکب امور هلاک کننده می شوند و بر کشتن نوه ی رسول الله ﷺ جرات می یابند و با این همه اظهار کمال تقوا و پارسایی در مناسک شان می کنند و از کشتن پشه می پرسند؛ سپس می گوید: رسول الله ﷺ فرمودند: «هُمَا رَيْحَانَتَايَ مِنَ الدُّنْيَا»: «حسن و حسين، گلهای خوشبوی من در دنيا هستند». یعنی آنها فرزندان من هستند که آنان را بو می کنم و می بوسم گویا از جمله گلهای خوشبویی هستند که مردم می بویند.