القلم

تفسير سورة القلم

الترجمة الفارسية - دار الإسلام

فارسی

الترجمة الفارسية - دار الإسلام

ترجمة معاني القرآن الكريم باللغة الفارسية ترجمها فريق عمل اللغة الفارسية بموقع دار الإسلام.

﴿بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ ن ۚ وَالْقَلَمِ وَمَا يَسْطُرُونَ﴾

نون. سوگند به قلم و آنچه می‌نویسند،

﴿مَا أَنْتَ بِنِعْمَةِ رَبِّكَ بِمَجْنُونٍ﴾

که تو [ای پیامبر،] به نعمت [و فضلِ] پروردگارت، دیوانه نیستی،

﴿وَإِنَّ لَكَ لَأَجْرًا غَيْرَ مَمْنُونٍ﴾

و پاداشی بی‌پایان برای تو [درپیش] است؛

﴿وَإِنَّكَ لَعَلَىٰ خُلُقٍ عَظِيمٍ﴾

و یقیناً تو اخلاقِ بسیار نیکو و والایی داری.

﴿فَسَتُبْصِرُ وَيُبْصِرُونَ﴾

به زودی خواهی دید و آنها [نیز] خواهند دید

﴿بِأَيْيِكُمُ الْمَفْتُونُ﴾

که کدام یک از شما دیوانه است.

﴿إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنْ ضَلَّ عَنْ سَبِيلِهِ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِينَ﴾

پروردگارت بهتر می‌داند چه کسی از راه او گمراه گشته، و [نیز] او به هدایت‌یافتگان دانا‌تر است.

﴿فَلَا تُطِعِ الْمُكَذِّبِينَ﴾

پس از تکذیب‌کنندگان اطاعت مکن.

﴿وَدُّوا لَوْ تُدْهِنُ فَيُدْهِنُونَ﴾

آنها دوست دارند [و می‌خواهند] که نرمی [و مدارا] کنی، تا آنان [نیز] نرمی [و مدارا] کنند.

﴿وَلَا تُطِعْ كُلَّ حَلَّافٍ مَهِينٍ﴾

و از هر فرومایه‌ای که بسیار سوگند [دروغ] یاد می‌کند، اطاعت مکن.

﴿هَمَّازٍ مَشَّاءٍ بِنَمِيمٍ﴾

[همان کسی که] بسیار عیبجوست و به سخن‌چینی آمد و شد می‌کند.

﴿مَنَّاعٍ لِلْخَيْرِ مُعْتَدٍ أَثِيمٍ﴾

و بسیار مانع کار خیر، و متجاوز و گناهکار است.

﴿عُتُلٍّ بَعْدَ ذَٰلِكَ زَنِيمٍ﴾

به علاوه، خشن و بی‌تبار و بدنام است.

﴿أَنْ كَانَ ذَا مَالٍ وَبَنِينَ﴾

به خاطر آن که صاحب مال و فرزندان بسیار است.

﴿إِذَا تُتْلَىٰ عَلَيْهِ آيَاتُنَا قَالَ أَسَاطِيرُ الْأَوَّلِينَ﴾

هنگامی ‌که آیات ما بر او خوانده می‏شود، می‏گوید: «[اینها] افسانه‌های گذشتگان است».

﴿سَنَسِمُهُ عَلَى الْخُرْطُومِ﴾

به زودی داغ [ننگ و رسوایی] بر بینی او می‌نهیم.

﴿إِنَّا بَلَوْنَاهُمْ كَمَا بَلَوْنَا أَصْحَابَ الْجَنَّةِ إِذْ أَقْسَمُوا لَيَصْرِمُنَّهَا مُصْبِحِينَ﴾

ما آنها را آزمایش کردیم، همان‌گونه که صاحبان باغ را آزمودیم؛ هنگامی که سوگند یاد کردند که صبحگاهان [که مستمندان نباشند،] میوه‌های باغ را بچینند.

﴿وَلَا يَسْتَثْنُونَ﴾

و[لی] «ان شاء الله» نگفتند.

﴿فَطَافَ عَلَيْهَا طَائِفٌ مِنْ رَبِّكَ وَهُمْ نَائِمُونَ﴾

عذابی [فرا‏گیر] از سوی پروردگارت بر [باغِ] آنها فرود آمد، در حالی ‌که همه در خواب بودند.

﴿فَأَصْبَحَتْ كَالصَّرِيمِ﴾

و آن باغ [سبز و خرم، پس از آتش‌سوزی] همچون شبِ سیاه شد.

﴿فَتَنَادَوْا مُصْبِحِينَ﴾

آنگاه صبحگاهان یکدیگر را ندا دادند

﴿أَنِ اغْدُوا عَلَىٰ حَرْثِكُمْ إِنْ كُنْتُمْ صَارِمِينَ﴾

که اگر می‌خواهید درو کنید، به سوی کشتزار [و باغ] خویش بروید.

﴿فَانْطَلَقُوا وَهُمْ يَتَخَافَتُونَ﴾

آنگاه [به سوی کشتزار] حرکت کردند، در حالی ‌که آهسته با هم می‌گفتند:

﴿أَنْ لَا يَدْخُلَنَّهَا الْيَوْمَ عَلَيْكُمْ مِسْكِينٌ﴾

«[مراقب باشید] که امروز هیچ [نیازمند و] بینوایی در آن [باغ] وارد نشود!»

﴿وَغَدَوْا عَلَىٰ حَرْدٍ قَادِرِينَ﴾

و صبحگاهان با تصمیم جدی بر جلوگیری [از ورود مستمندان، به سمتِ باغ] بیرون شدند.

﴿فَلَمَّا رَأَوْهَا قَالُوا إِنَّا لَضَالُّونَ﴾

اما هنگامی ‌که آن [باغ] را دیدند، گفتند: «یقیناً ما [اشتباه آمده‌ایم و] راه را گم کرده‌ایم؛

﴿بَلْ نَحْنُ مَحْرُومُونَ﴾

نه؛ بلکه ما [از حاصلِ آن] بی‌بهره و محروم هستیم».

﴿قَالَ أَوْسَطُهُمْ أَلَمْ أَقُلْ لَكُمْ لَوْلَا تُسَبِّحُونَ﴾

یکی از بهترین [و خردمندترین] آنان گفت: «آیا به شما نگفتم چرا [شکر و] تسبیح [الله را] نمی‌گویید؟».

﴿قَالُوا سُبْحَانَ رَبِّنَا إِنَّا كُنَّا ظَالِمِينَ﴾

گفتند: «پروردگار ما پاک و منزّه است؛ مسلّماً ما ستمکار بودیم».

﴿فَأَقْبَلَ بَعْضُهُمْ عَلَىٰ بَعْضٍ يَتَلَاوَمُونَ﴾

آنگاه ملامت‌کنان به یکدیگر روی آوردند

﴿قَالُوا يَا وَيْلَنَا إِنَّا كُنَّا طَاغِينَ﴾

[و] گفتند: «وای بر ما که طغیانگر [و سرکش] بودیم!

﴿عَسَىٰ رَبُّنَا أَنْ يُبْدِلَنَا خَيْرًا مِنْهَا إِنَّا إِلَىٰ رَبِّنَا رَاغِبُونَ﴾

امید‏‏‏‌واریم که پروردگارمان [ما را ببخشد و] در عوض، چیزی بهتر از آن [باغ] به ما دهد؛ [چرا که] بی‌گمان، ما به سوی پروردگار خود روی آورده‌ایم».

﴿كَذَٰلِكَ الْعَذَابُ ۖ وَلَعَذَابُ الْآخِرَةِ أَكْبَرُ ۚ لَوْ كَانُوا يَعْلَمُونَ﴾

عذاب [الله در دنیا] اینچنین است؛ و اگر می‌دانستند، عذاب آخرت مسلماً بزرگ‌تر [و بیشتر] است.

﴿إِنَّ لِلْمُتَّقِينَ عِنْدَ رَبِّهِمْ جَنَّاتِ النَّعِيمِ﴾

به راستی برای پرهیزگاران نزد پروردگارشان باغ‏های پرنعمت است.

﴿أَفَنَجْعَلُ الْمُسْلِمِينَ كَالْمُجْرِمِينَ﴾

آیا ما مسلمانان را همچون مجرمان [و گناهکاران] قرار می‌دهیم؟

﴿مَا لَكُمْ كَيْفَ تَحْكُمُونَ﴾

شما را چه شده است؟ چگونه داوری می‌کنید؟

﴿أَمْ لَكُمْ كِتَابٌ فِيهِ تَدْرُسُونَ﴾

آیا شما کتابی [آسمانی] دارید که در آن فرامی‌گیرید؟

﴿إِنَّ لَكُمْ فِيهِ لَمَا تَخَيَّرُونَ﴾

و [آیا] آنچه را انتخاب میکنید، در آن [کتاب] برای شما [نوشته شده] است؟

﴿أَمْ لَكُمْ أَيْمَانٌ عَلَيْنَا بَالِغَةٌ إِلَىٰ يَوْمِ الْقِيَامَةِ ۙ إِنَّ لَكُمْ لَمَا تَحْكُمُونَ﴾

یا اینکه بر [عهدۀ] ما عهد و پیمان استواری تا روز قیامت دارید که هر چه را حکم کنید، [حق] برای شما باشد؟

﴿سَلْهُمْ أَيُّهُمْ بِذَٰلِكَ زَعِيمٌ﴾

[ای پیامبر،] از آنها بپرس کدام‌یک از آنان در برابر این [ادعا‌ها] متعهد است؟

﴿أَمْ لَهُمْ شُرَكَاءُ فَلْيَأْتُوا بِشُرَكَائِهِمْ إِنْ كَانُوا صَادِقِينَ﴾

و یا اینکه [معبودان و] شریکانی دارند؟ اگر راست می‌گویند، باید شریکان [و معبودان] خویش را بیاورند.

﴿يَوْمَ يُكْشَفُ عَنْ سَاقٍ وَيُدْعَوْنَ إِلَى السُّجُودِ فَلَا يَسْتَطِيعُونَ﴾

روزی ‌که [الله متعال برای داوری میان خلایق بیاید،] ساق [که هیچ چیز مانند آن نیست] آشکار می‏‌گردد و [مردم] به سجده فراخوانده می‌شوند؛ ولی [کافران و منافقان] نمی‌توانند [سجده کنند].

﴿خَاشِعَةً أَبْصَارُهُمْ تَرْهَقُهُمْ ذِلَّةٌ ۖ وَقَدْ كَانُوا يُدْعَوْنَ إِلَى السُّجُودِ وَهُمْ سَالِمُونَ﴾

[در حالی‌ که] دیدگانشان [از ترس و ندامت] فرو افتاده و ذلت و خواری وجود‌شان را فراگرفته است؛ و یقیناً پیش از این [در دنیا] در حالی ‌که تندرست بودند، به سجده فراخوانده می‌شدند.

﴿فَذَرْنِي وَمَنْ يُكَذِّبُ بِهَٰذَا الْحَدِيثِ ۖ سَنَسْتَدْرِجُهُمْ مِنْ حَيْثُ لَا يَعْلَمُونَ﴾

[ای پیامبر،] مرا با آن کسی ‌که این سخن [= قرآن] را تکذیب می‌کند واگذار. ما آنان را اندک‌اندک [و] به گونه‌ای که درنیابند [و از جایی‌که متوجه نگردند]، به سوی عذاب خواهیم کشاند.

﴿وَأُمْلِي لَهُمْ ۚ إِنَّ كَيْدِي مَتِينٌ﴾

و به آنها مهلت می‌دهم. بی‌گمان، مکر [و تدبیرِ] من استوار [و محکم] است.

﴿أَمْ تَسْأَلُهُمْ أَجْرًا فَهُمْ مِنْ مَغْرَمٍ مُثْقَلُونَ﴾

[ای پیامبر،] مگر تو از آنان مزدی درخواست می‌کنی که [از ادایِ آن در رنجند و] برایشان سنگین است؟

﴿أَمْ عِنْدَهُمُ الْغَيْبُ فَهُمْ يَكْتُبُونَ﴾

یا [اسرار] غیب نزد آنهاست و آنان [آنچه را می‌گویند از روی آن] می‌نویسند.

﴿فَاصْبِرْ لِحُكْمِ رَبِّكَ وَلَا تَكُنْ كَصَاحِبِ الْحُوتِ إِذْ نَادَىٰ وَهُوَ مَكْظُومٌ﴾

[ای پیامبر،] در برابر فرمان [و حکم] پروردگارت صبر کن، و مانند صاحبِ ماهی [= یونس] مباش ‌که با دلی سرشار از خشم و اندوه، [الله را] ندا داد.

﴿لَوْلَا أَنْ تَدَارَكَهُ نِعْمَةٌ مِنْ رَبِّهِ لَنُبِذَ بِالْعَرَاءِ وَهُوَ مَذْمُومٌ﴾

اگر نعمت [و رحمتی] از سوی پروردگارش به یاری‌ او نیامده بود، یقیناً در حالی ‌که نکوهیده بود، [از شکم ماهی،] به صحرای خشکیده بیرون افکنده می‌شد.

﴿فَاجْتَبَاهُ رَبُّهُ فَجَعَلَهُ مِنَ الصَّالِحِينَ﴾

آنگاه پروردگارش او را برگُزید و از صالحان قرار داد.

﴿وَإِنْ يَكَادُ الَّذِينَ كَفَرُوا لَيُزْلِقُونَكَ بِأَبْصَارِهِمْ لَمَّا سَمِعُوا الذِّكْرَ وَيَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ﴾

و [ای پیامبر،] نزدیک است کسانی ‌که کافر شدند، هنگامی‌ که آیات قرآن را می‌شنوند، تو را چشمزخم زنند؛ و [به خاطر خشم و حسدشان] می‌گویند: «قطعاً او دیوانه است»؛

﴿وَمَا هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ لِلْعَالَمِينَ﴾

در حالی ‌که این [قرآن] جز پندی برای جهانیان نیست.

الترجمات والتفاسير لهذه السورة: