الآخر
(الآخِر) كلمة تدل على الترتيب، وهو اسمٌ من أسماء الله الحسنى،...
نون. سوگند به قلم و آنچه مینویسند،
که تو [ای پیامبر،] به نعمت [و فضلِ] پروردگارت، دیوانه نیستی،
پروردگارت بهتر میداند چه کسی از راه او گمراه گشته، و [نیز] او به هدایتیافتگان داناتر است.
آنها دوست دارند [و میخواهند] که نرمی [و مدارا] کنی، تا آنان [نیز] نرمی [و مدارا] کنند.
و از هر فرومایهای که بسیار سوگند [دروغ] یاد میکند، اطاعت مکن.
هنگامی که آیات ما بر او خوانده میشود، میگوید: «[اینها] افسانههای گذشتگان است».
ما آنها را آزمایش کردیم، همانگونه که صاحبان باغ را آزمودیم؛ هنگامی که سوگند یاد کردند که صبحگاهان [که مستمندان نباشند،] میوههای باغ را بچینند.
عذابی [فراگیر] از سوی پروردگارت بر [باغِ] آنها فرود آمد، در حالی که همه در خواب بودند.
که اگر میخواهید درو کنید، به سوی کشتزار [و باغ] خویش بروید.
آنگاه [به سوی کشتزار] حرکت کردند، در حالی که آهسته با هم میگفتند:
«[مراقب باشید] که امروز هیچ [نیازمند و] بینوایی در آن [باغ] وارد نشود!»
و صبحگاهان با تصمیم جدی بر جلوگیری [از ورود مستمندان، به سمتِ باغ] بیرون شدند.
اما هنگامی که آن [باغ] را دیدند، گفتند: «یقیناً ما [اشتباه آمدهایم و] راه را گم کردهایم؛
یکی از بهترین [و خردمندترین] آنان گفت: «آیا به شما نگفتم چرا [شکر و] تسبیح [الله را] نمیگویید؟».
گفتند: «پروردگار ما پاک و منزّه است؛ مسلّماً ما ستمکار بودیم».
امیدواریم که پروردگارمان [ما را ببخشد و] در عوض، چیزی بهتر از آن [باغ] به ما دهد؛ [چرا که] بیگمان، ما به سوی پروردگار خود روی آوردهایم».
عذاب [الله در دنیا] اینچنین است؛ و اگر میدانستند، عذاب آخرت مسلماً بزرگتر [و بیشتر] است.
به راستی برای پرهیزگاران نزد پروردگارشان باغهای پرنعمت است.
آیا ما مسلمانان را همچون مجرمان [و گناهکاران] قرار میدهیم؟
و [آیا] آنچه را انتخاب میکنید، در آن [کتاب] برای شما [نوشته شده] است؟
یا اینکه بر [عهدۀ] ما عهد و پیمان استواری تا روز قیامت دارید که هر چه را حکم کنید، [حق] برای شما باشد؟
[ای پیامبر،] از آنها بپرس کدامیک از آنان در برابر این [ادعاها] متعهد است؟
و یا اینکه [معبودان و] شریکانی دارند؟ اگر راست میگویند، باید شریکان [و معبودان] خویش را بیاورند.
روزی که [الله متعال برای داوری میان خلایق بیاید،] ساق [که هیچ چیز مانند آن نیست] آشکار میگردد و [مردم] به سجده فراخوانده میشوند؛ ولی [کافران و منافقان] نمیتوانند [سجده کنند].
[در حالی که] دیدگانشان [از ترس و ندامت] فرو افتاده و ذلت و خواری وجودشان را فراگرفته است؛ و یقیناً پیش از این [در دنیا] در حالی که تندرست بودند، به سجده فراخوانده میشدند.
[ای پیامبر،] مرا با آن کسی که این سخن [= قرآن] را تکذیب میکند واگذار. ما آنان را اندکاندک [و] به گونهای که درنیابند [و از جاییکه متوجه نگردند]، به سوی عذاب خواهیم کشاند.
و به آنها مهلت میدهم. بیگمان، مکر [و تدبیرِ] من استوار [و محکم] است.
[ای پیامبر،] مگر تو از آنان مزدی درخواست میکنی که [از ادایِ آن در رنجند و] برایشان سنگین است؟
یا [اسرار] غیب نزد آنهاست و آنان [آنچه را میگویند از روی آن] مینویسند.
[ای پیامبر،] در برابر فرمان [و حکم] پروردگارت صبر کن، و مانند صاحبِ ماهی [= یونس] مباش که با دلی سرشار از خشم و اندوه، [الله را] ندا داد.
اگر نعمت [و رحمتی] از سوی پروردگارش به یاری او نیامده بود، یقیناً در حالی که نکوهیده بود، [از شکم ماهی،] به صحرای خشکیده بیرون افکنده میشد.
آنگاه پروردگارش او را برگُزید و از صالحان قرار داد.
و [ای پیامبر،] نزدیک است کسانی که کافر شدند، هنگامی که آیات قرآن را میشنوند، تو را چشمزخم زنند؛ و [به خاطر خشم و حسدشان] میگویند: «قطعاً او دیوانه است»؛