الواسع
كلمة (الواسع) في اللغة اسم فاعل من الفعل (وَسِعَ يَسَع) والمصدر...
ای کسیکه خودش را با لباسش پوشانیده (یعنی پیامبر صلی الله علیه وسلم ).
- ای رسول- مرا با کسیکه او را در شکم مادرش تک و تنها بدون مال یا فرزند آفریدم (یعنی ولید بن مُغِیره) واگذار.
و پسرانی برایش قرار دادم که همراهش حاضر هستند و در محافل با او حضور دارند و به خاطر مال زیادش در هیچ سفری از او جدا نمیشوند.
باز هم با وجود کفرش به من طمع دارد که پس از اینکه تمام این موارد را به او دادم برایش بیفزایم.
امر آنگونه که تصور کرد نیست، زیرا او ستیزهجو و تکذیب کنندۀ آیاتی است که بر رسول مان نازل کردیم.
همانا این کافر که نعمتهای مذکور را به او ارزانی داشتم برای ابطال آنچه قرآن در مورد او میگوید اندیشید، و طرحی در ذهنش آماده کرد.
سپس چون چیزی نیافت که با آن بر قرآن عیب وارد کند چهره در هم کشید و خشم کرد.
سپس از ایمان روی گرداند و از پیروی پیامبر صلی الله علیه وسلم خودداری کرد.
پس گفت: این چیزی که محمد آورده است سخن الله نیست، بلکه سحری است که از دیگران روایت میکند.
بهزودی این کافر را در یکی از طبقات جهنم، یعنی سَقَر که گرمایی کشنده دارد وارد میکنم.
از عذابشدۀ در خویش چیزی باقی نمیگذارد مگر اینکه او را فرا میگیرد، و رها نمیکند، سپس همانگونه که بود بازمیگردد، سپس بر او فرود میآید، و به همین ترتیب ادامه دارد.
و ما خزانهداران جهنم را جز فرشتگان قرار ندادیم، که انسانها توانی در برابر آنها ندارند، و در حقیقت ابوجهل دروغ گفت آنگاه که ادعا کرد او و قومش میتوانند بر آنها حمله بَرَند، و از جهنم خارج شوند، و این شمار آنها را قرار ندادیم جز آزمایشی برای کسانیکه به الله کفر ورزیدند؛ تا آنچه را که گفتند بگویند آنگاه عذاب بر آنها دوچندان شود. و به این هدف یهود تا تورات به آنها داده شد، و نصاری که انجیل به آنها داده شد یقین پیدا کنند آنگاه که قرآن که تصدیقکنندۀ آنچه در دو کتابشان است نازل شد. و تا اینکه بر ایمان مؤمنان بیفزاید آنگاه که اهل کتاب با آنها موافقت میکنند، و یهود و نصاری و مؤمنان تردید نکنند.
و به این منظور که مترددان در ایمان، و کافران بگویند: الله با این عدد شگفت چه چیزی را اراده کرده است؟! مانند گمراه ساختن منکِر این عدد و هدایت تصدیق کنندۀ آن، الله هرکس را که بخواهد گمراه سازد گمراه میسازد و هرکس را که بخواهد هدایت کند هدایت میکند. و از فراوانی لشکریان پروردگارت هیچکس جز او سبحانه آگاه نیست. پس ابوجهل که برای تحقیر و تکذیب گفت: (آیا محمد یاورانی جز نوزده تن ندارد؟!) باید از این امر آگاه شود، و جهنم جز مایۀ یادآوری انسانها نیست که با آن بر عظمت الله سبحانه پی ببرند.
سخن آنگونه نیست که یکی از مشرکان ادعا میکند یارانش برای چیرهشدن بر خزانهداران جهنم کافی هستند. الله به ماه سوگند یاد فرمود.
- ای مردم- برای هرکس از شما که بخواهد با ایمان به الله و عمل صالح پیشی جوید، یا با کفر و گناهان عقب بکشد.
هرکس در قبال اعمالیکه کسب کرده گرفتار است. پس یا اعمالش او را نابود میکند، یا او را از نابودی میرهاند و نجات میدهد.
مگر مؤمنان که در قبال گناهانشان مواخذه نمیشوند، بلکه بهسبب اعمال صالحی که دارند مورد عفو قرار میگیرند.
کافران اینگونه به آنها پاسخ میدهند: از کسانیکه نماز واجب را در زندگی دنیا برپا میداشتند نبودیم.
و از آنچه که الله به ما عطا کرده بود به فقیر اطعام نمیکردیم.
و همراه پیروان باطل بودیم که هرجا میگشتند با آنها میگشتیم، و با گمراهان و فریب خوردگان سخن میگفتیم.
و به تکذیب روز جزا ادامه دادیم تا مرگ ما را فرا گرفت، آنگاه میان ما و توبه مانع ایجاد کرد.
پس واسطهگری شفاعتگران، اعم از فرشتگان و پیامبران و صالحان در روز قیامت به آنها سودی نمیرساند؛ زیرا یکی از شروط پذیرش شفاعت، رضایت از شفاعتشده است.
گویی در رویگردانی و فرار از قرآن، گورخرانی بسیار رمنده هستند.
بلکه هر یک از این مشرکان میخواهد نامهای برایش ارسال شود که به او خبر میدهد محمد رسولی از جانب الله است، و سبب این امر کمبود و ضعف دلایل و حجتها نیست، بلکه فقط ستیزهجویی و تکبر است.
چنین نیست، بلکه سبب استمرار گمراهی آنها این است که به عذاب آخرت ایمان نمیآورند، و بر کفرشان باقی میمانند.
و پند نمیگیرند مگر اینکه الله بخواهد پند بگیرند. او سبحانه سزاوار است که با امتثال اوامر و اجتناب از نواهیاش از او ترسیده شود، و سزاوار است که گناهان بندگانش را آنگاه که بهسوی او توبه کنند بیامرزد.