المحسن
كلمة (المحسن) في اللغة اسم فاعل من الإحسان، وهو إما بمعنى إحسان...
رسولالله صلی الله علیه وسلم چهره در هم کشید و روی گرداند.
به خاطر آمدن عبدالله بن أمّ مکتومِ نابینا تا از او راهنمایی بگیرد، او در حالی آمد که رسول صلی الله علیه وسلم سرگرم گفتگو با بزرگان مشرکان بود و آرزو میکرد که آنها هدایت شوند.
و - ای رسول- تو چه میدانی شاید این نابینا از گناهانش پاک شود؟!
یا از اندرزهایی که از تو میشنود پند بگیرد، و از آنها نفع ببرد.
اما کسیکه با مالی که دارد خودش را از ایمان به آنچه آوردهای بینیاز میداند.
و اگر با توبه بهسوی الله از گناهانش پاک نشود چه چیزی به تو میرسد.
امر اینگونه نیست، بلکه فقط اندرز و یادآوری است برای کسیکه بپذیرد.
که هرکس بخواهد الله را یاد کند، او تعالی را یاد کند و از آنچه در قرآن است اندرز گیرد.
بالابردهشده در مکانی مرتفع و پاک که هیچ آلودگی و پلیدیای به آن نمیرسد.
الله او را از چه چیزی آفرید که در زمین تکبر میورزد و از الله ناسپاسی میکند؟!
از آبی اندک او را آفرید، سپس آفرینش او را مرحله به مرحله اندازهگیری کرد.
سپس بعد از اینکه عمری در زندگی برایش مقدر کرد او را میراند، و قبری برایش قرار داد که تا زمانیکه برانگیخته میشود در آن میماند.
امر آنگونه که این کافر میپندارد نیست که حقوقی را که برای پروردگارش برعهدۀ او است ادا کرد، زیرا او فرائضی را که الله برایش واجب گرداند ادا نکرده است.
پس انسان کافرِ به الله، باید به طعامش که آن را میخورد بنگرد که چگونه به دست آمده است؟!
پس وقتی آن فریاد بزرگ که گوشها را میخراشد، یعنی دمیدن دوم فرا رسد.
برای هر یک از آنها اندوه سختی در آن روز است که او را از دیگری بازمیدارد.
به آنچه الله از رحمت خویش برایشان فراهم آورده است خندان و شادمان هستند.
اینها که حالت مذکور را دارند همان کسانی هستند که هم مرتکب کفر و هم مرتکب گناهان شدند.